خداي عزيزم! در سال جديد کمک کن تا مادربزرگم دوباره دندان دربياورد آخر او دندان مصنوعي دارد!
آرزوي من اين است که اي کاش مامان و بابام عيدي من را از من نگيرند. آنها هر سال عيديهايي را که من جمع ميکنم از من ميگيرند و به بچه آنهايي ميدهند که به من عيدي ميدهند!
بسم الله الرحمن الرحيم. خدايا! از تو ميخواهم که برادرم به سربازي برود و آن را تمام کند. آخه او سرباز فراري است. مادرم هي غصه ميخورد و ميگويد کي کارت پايان خدمت ميگيري؟
اي خدا! کاش همه مادرها مثل قديم خودشان نان بپزند من مجبور نباشم در صف نان بايستم!
خدايا! کاري کن وقتي آدمها ميخوان دروغ بگن يادشون بره!
خدا جون! تو که اينقدر بزرگ هستي چطوري مياي خونه ما؟ دعا ميکنم در سال جديد به اين سؤالم جواب بدي! )
خدايا! يک برادر تپل به من بده!!
خدايا! در اين لحظه زيبا و عزيز از تو ميخواهم که به پدر و مادر همه بچههاي تالاسمي پول عطا کني تا همه ما بتوانيم داروي "اکس جيد" را بخيريم و از درد و عذاب سوزن در شبها رها شويم و در خواب شبانهيمان مانند بچههاي سالم پروانه بگيريم و از کابوس سوزن رها شويم... )
دلم ميخواهد حتي اگر شوهر کنم خمير دندان ژلهاي بزنم!
خدايا! شفاي مريضها را بده هم چنين شفاي من را نيز بده تا مثل همه بازي کنم و هيچکس نگران من نباشد و براي قبول شدن دعا 600 عدد صلوات گفتم ان شاء الله خدا حوصله داشته باشد و شفاي همه ما را بدهد. الهي آمين.
خدايا! دست شما درد نکند ما شما را خيلي دوست داريم!
خدايا! تمام بچههاي کلاسمان زن داداش دارند از تو ميخواهم مرا زن دادش دار کني!
اي خداي مهربان! من سالهاست آرزو دارم که پدرم يک توپ برايم بخرد اما پدرم بدليل مشکلات نتوانسته بخرد. مطمئن هستم من امسال به آرزوي خودم ميرسم. خدايا دعاي مرا قبول کن...
اي خداي مهربان! من رستم دستان را خيلي دوست دارم از تو خواهش ميکنم کاري کني که شبي او را در خواب ببينم!
خدايا ماهي مرا زنده نگه دار و اگر مرد پيش خودت نگه دار و ايشالله من بتوانم خدا را بوس کنم و معلممان هم مرا بوس کند
خديا! دعا ميکنم که در دنيا يک جاروبرقي بزرگ اختراع شود تا ديگر رفتگران خسته نشوند!
اي خدا! من بعضي وقتها يادم ميرود به ياد تو باشم ولي خدايا کاش تو هميشه به ياد من بيوفتي و يادت نرود!
خداي عزيزم! سلام. من پارسال با دوستم در خونهها را ميزديم و فرار ميکرديم. خدايا منو ببخش و اگه مُردم بخاطر اين کار منو به جهنم نبر چون من امسال ديگه اين کار رو نميکنم!
آرزو دارم بجاي اين که من به مدرسه بروم مادر و پدرم به مدرسه بروند. آن وقت آنها هم ميفهميدند که مدرسه رفتن چقدر سخت است و اين قدر ايراد نميگرفتند! )
خدايا مهدکودک از خانه ما آنقدر دور باشد که هر چه برويم، نرسيم. بعد برگرديم خانه با مامان و کيف چاشتم. پاهاي من يک دعا دارند آنها کفش پاشنه بلند تلق تلوقي (!) ميخوان دعا ميکنند بزرگ شوند که قدشان دراز شود!
خدايا! برام يک عروسک بده. خدايا! براي داداشم يک ماشين پليس بده!
خدايا! ميخورم بزرگ نميشم! کمکم کن تا خيلي خيلي بزرگ شوم!
خدايا! من دعا ميکنم که گاو باشم (!) و شير بدهم تا از شير، کره، پنير و ماست براي خوراک مردم بسازم!
من دعا ميکنم که خودمان نه، همه مردم جهان در روز قيامت به بهشت بروند.
خداي قشنگ سلام! خدايا چرا حيوانات درس نميخواننداما ما بايد هر روز درس بخوانيم؟ در سال جديد دعا ميکنم آنها درس بخوانند و ما مثل آنها استراحت کنيم!
اگر دل درد گرفتيم نسل دکترها که آمپول ميزنند منقرض شود تا هيچ دکتري نتواند به من آمپول بزند!
خداي مهربان! من يک جفت کفش ميخواهم بنفش باشد و موقع راه رفتن تق تق کند مرسي خدايا!

نظرات شما عزیزان:
|